بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم

۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

سبز سبز

نگاه کنید روی باجه تلفن زرد رنگ چی نوشته شده است!

همه به آماده!

آرام آرام همه سبز میشوند

دهه فجر همه اش سبز میشود.
در این روزهای قشنگی که همه میخواهند مهربان شوند.
خیابان آزادی محل قدم زدن سبزها شده است.
همه آماده میشوند برای 22بهمن.
و الله اکبر سبز شب آن.



جنبش را بیشترش کن





اخیرا حوزه هنری یک نمایشگاه کاریکاتور در بهشت زهرا برگزار کرده است که دید این حزب اللهی های عزیز را باید به جنبش سبز از همین جا فهیمید.
و بذر نفرتی که در جامعه میکارند. و البته جوابی که دریافت خواهند کرد.
به تصاویری از این نمایشگاه نگاه کنید.



۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه

فلان فلان شده‌ها چقدر هم خوشگل بودند

باور كنيد اگر شما هم يكي از طرفداران تفكر انجمن حجتيه بوديد، از اينكه هر روز جمعه، از صداوسيما آوازهاي امام‌زماني پخش مىشد، كيف مىكرديد و احساس مىكرديد چه مملكت خوبي داريم كه اين همه اسم آقا در آن بلند است!

شما هم اوهون‌اوهون گريه مىكرديد. و براي آقا دل مىسوزانديد.
بعد هم به آسمان يكوري نگاه مىكرديد و ميگفتيد: آقاجان پس كي مىآيي؟ دلمان پكيد!
بعد هم از اينكه هنوز اين سبزهاي از خدا بىخبر را آدم نكرده‌اند، و دارند به آنها ترحم مىكنند و ريشه‌شان را نمىسوزانند، آه مىكشيديد!
بعد هم انگشت اشاره‌تان را به سمت بيت رهبري دراز مىكرديد و سلام مىداديد و ميگفتيد: آقا جان! تو يك اشاره كن تا كلاشينكوف بگيريم دستمان، تكيه بدهيم به ديوارهاي بيت، و هر كسي را كه جلو بيايد مثل برگ درخت زمين بريزيم!
بعد هم گوشي‌تان را برمىداشتيد زنگ مىزديد به حاجي كه: سلام سعيد جان! هيات كي است؟
بعد هم عصري، مىرفتيد هيات و از آنجا نصفه شب يك سر مىزديد به يكي از بازداشتگاه‌هاي بسيج، چند تا دختر را كه تازه گرفته بودند، آدم مىكرديد!فلان فلان شده‌ها چقدر هم خوشگل بودند...

آي نفس كش!... آي عربده!..

ما آيه‌الله علم‌الهدي هستيم. داريم توي تلويزيون داد مىكشيم و از مقام عظمي ولايت دفاع مىكنيم.
آقاجان! اي همه سبزهاي از خدا بىخبر! اي فريب‌خوردگان بيگانگان! اي دوستان و آشنايان و فاميل‌هاي خود ما! اي بزغاله‌ها!
چرا رهبر را دوست نداريد؟
مگر اين رهبر اين همه براي شما زحمت نمىكشد؟
مگر شما دوست‌دختر دوست نداريد؟ مگر الان دوست‌‌دختر نداريد؟
مگر رهبري، فحشا را آزاد نكرده؟
ديگر چي مىخواهيد؟ الان كه هر چي بخواهيم، داريم.
چرا گول استكبار جهاني را مىخوريد؟ چرا فريب بيگانگان را مىخوريد؟ چرا از بىبىسي پول مىگيريد؟ مگر همين بسيج به شما پول نمىدهد؟ وام نمىدهد؟
مگر پول نمىخواهيد؟ مگر زيبارو نمىخواهيد؟
همه اينها در دستگاه معاويه هست. چرا به نزد بيگانگان مىرويد؟
مگر در مدينه خبري هست؟
بياييد و به آغوش ملت بازگرديد كه در ِكاخ سبز هميشه به روي شما باز است...
آي نفس كش!... آي عربده!.. آي هوار!.. يوهو!.. هاها!.. هه هه!.. داد!.. بيداد!
برگشتيد به دامان ملت؟
يا آدمتان كنيم؟
آدم شديد يا محاربتان كنيم؟
آدم نمىشويد، اعدامتان كنيم؟
داد بيداد هوار واي ووي هاها هو هو هه هه ياها ها ها ها !!!

جايگاه‌هاي عرضه اين بنزين

بزودي بنزين سبز در كشور توليد و عرضه خواهد شد.
احتمالا بالاي جايگاه‌هاي عرضه اين بنزين خواهند نوشت:از اين بنزين فقط محاربين استفاده كنند!

۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

اسم قشنگ

بعد از حضور زنان اجاره‌اي در راهپيمايي پرشكوه نهم دي، ما خودمان را زديم به آن راه كه مثلا چيزي نديده‌ايم.
اما حالا كه مقام معظم رهبري دارند خيلي به اين راهپيمايي پرشكوه مىنازند؛ ما هم براي اين همايش بزرگ يك اسم قشنگ پيدا كرديم:
رهبر پارتي!

به جرم محاربه

سبزي فروش محله ما را دستگير كردند!
آخر او سردر مغازه‌اش نوشته بود: سبزي فروشي محمود آقا!
اتهام او اين بود كه به رييس جمهور محبوب توهين كرده است كه دارد سبزها را به بيگانگان مىفروشد!
سبزي فروش محله ما به جرم محاربه ديروز اعدام شد!
اين يك نوشته خيالي بود!

خدايا، چقدر طول خواهد كشيد؟

خدايا! چند سال گذشت تا همان بهشتي كه آن قدر از خودش چهره‌اي عبوس و مهاجم به نمايش مىگذاشت، به اينجا برسد كه از سوي همان دستگاه قضايي كه خودش پايه گذاشته بود با استناد به جزوات شخصي خودش و اَسناد سازمان مجاهدين خلق كه در خانه‌اش نگه داشته بود؛ پسر خودش را بگيرند و به ارتباط با سازمان متهم كنند و محارب عنوان كنند؟
خدايا چقدر ميگذرد كه همين بلا سر احمد خاتمي ِعربده‌كش و منفور بيافتد؟
آيا فرزندان احمد خاتمي را همين طرفداران امروز او، شكنجه و اعدام خواهند كرد؟
آيا او اين اعدام را يك قرباني به پاي ولايت خواهند انگاشت؟
آيا خوشحال خواهد بود؟
خدايا، چقدر طول خواهد كشيد؟

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

خودمان يك راه حلي پيدا كنيم

توی مسجد، آن كنار در سمت راست، يك جلسه با حضور پنج تا بسيجی برگزار شده بود. حسين در حالی كه تسبيج دانه درشتش را دور مىگرداند، سرش را به چپ و راست تكان مىداد. بعد هم نگاهی به كريم انداخت. كريم متقابلآ نچ‌نچی كرد و زمين را نگاه كرد.
سعيد گفت: بايد اين فتنه‌گرها را آدم كرد. بايد چوب كرد توی...
حسين صدايش را قطع كرد و گفت: من شبها خواب ندارم. بياييد خودمان اين‌ها را يك كاری بكنيم.
سعيد دوباره گفت: چوب بكنيم توی...
حسين اخم كرد. اما حبيب، كركر خنديد.
ذوالجناح گفت: قضيه قزوين را شنيده ايد؟
كريم گفت: آره، دارند مىگويند به ماشين كروبی تيراندازی كردند.
حسين گفت: باز هم دروغهايشان شروع شد اين فتنه‌گرها.
حبيب گفت: چرا كروبی مىخواهد خودش را بكشد تا مثل ندا، موجب بدنامی نظام شود؟
ذوالجناح يك دفعه گفت: بياييد كروبی را خودمان بكشيم تا نتواند خودش را بكشد و موجب وهن نظام شود!

گشتی در روزنامه شهرداری تهران

- با اين تونل از ميدان سپاه تا ميدان شوش فقط 6دقيقه!
= حالا شوش و سپاه خيلی هم با هم فرق ندارد!!

- تهران پر از تونل مىشود.
- جداسازی كتابهای درسی دختران و پسران شايعه بود.
= طرح جداسازی تونل های بانوان و آقايان را اجرايی كنيد!

- با اين تونل، شرق تهران نفس مىكشد.
= خدا راشكر اقلا يكی توی اين تهران نفس مىكشد!

- فاطمه معتمدآريا... سفير مهرآفرين.. حامی نيازمندان!
= بابا! اين شوهرش را هم از آشپزخانه انداخت بيرون! چه كشكی! چه پشمی! تازه "سبز" هم هست!!

- توحيد، پيشرفته ترين نوع تونل!
= فيلمش هم قشنگ بود!!

- مقام معظم رهبری: من چند وقت است خواب ندارم.
= ادامه: همه اش خيال مىكنم اين سبزها از در و ديوار بيت دارند مىآيند بالا... (اين را هنگام خواندن روزنامه به فكرمان رسيد، توی روزنامه چيزی ننوشته بود!!)

- به گرمايش زمين دامن نزنيد!
= دستم به دامنت، زمين!!

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

روزشمار انقلاب 57


امروز مامورين با اغتشاشگران در اروميه درگير شدند. آشوبگران در حال شعار عليه پادشاه به عواطف ميليون‌ها ايراني اهانت مىكردند.
فرمانداري نظامي مشهد هم با صدور اطلاعيه شديداللحني، به همه عوامل بيگانه هشدار داد و تاكيد كرد با هر اهانت‌كننده به شخص اول مملكت به شدت برخورد خواهد شد.
در اصفهان، ارتش تانك به خيابان‌هاي نجف‌آباد آورد. و به سوي اغتشاشگران كه در حال مزاحمت براي مردم و ترافيك بودند، آتش گشود. اين افراد در حال شعار عليه مقدسات بودند و در چند نقطه به اموال عمومي آسيب رساندند.
دادگستري استان تهران هم از اعدام قريب‌الوقوع چند فريب‌خورده و وابسته به دولت‌هاي خارجي خبر داد. اين افراد نقش سازماندهي‌كننده براي آتش زدن بانكها و اموال مردم به عهده داشتند. آنها به نحو شرم‌آوري با دوربين‌هاي دستي خود، از اغتشاشات فيلم‌برداري مىكردند. آنها اين تصاوير را به نزد دوستان خود به خارج از كشور مىفرستادند تا به اين نحو به گوش جهانيان برسد. و به اين نحو وابستگي خود را به بيگانگان ثابت مىكردند.
امام جمعه تهران هم در ديداري با شخص اعليحضرت، به ايشان اطمينان داد كه مردم با همه قوا از آن سايه‌ي خداوند حمايت خواهند كرد. و اين اندك اغتشاشگران وابسته به خارج را سر جايشان خواهند نشاند. اعليحضرت هم لبخند مليحي فرمودند و براي امام جمعه تهران آرزوي شفاي عاجل و لاغري سريع كردند. و ضمنا توصيه فرمودند ريش وي اصلاح شود و او هنگام خواندن خطبه‌هاي نماز، اين طور چشمهايش را وحشتناك نكند، كه بدهيبتي مىشود و ايشان را آزرده مىكند. امام جمعه تهران هم قول مساعد داد كه خود را اصلاح نمايد.
اوضاع در بقيه شهرهاي ايران همچنان بحراني است. اما آنها اندك اغتشاشگراني هستند كه به زودي عليه امنيت ملي محاكمه و اعدام خواهند شد.
هر كه پُف كند، ريشش بسوزد.
جاويد شاه!
هايد هيتلر!
جانم فداي رهبر!

... ادامه دارد.

ابن زياد هم فاشيست بود

خطبه‌هاي پرشكوه نماز جمعه تهران به امامت احمدخاتمي برگزار شد. در اينجا ما به بخشي از رهنمودهاي اين امام جمعه دانشمند اشاراتي مىكنيم و متعاقبش شرحي بر آنها مىزنيم تا براي عموم قابل‌فهم باشد.

احمد خاتمي: الان در كشور چند جبهه نداريم. دو جبهه داريم: جبهه انقلاب و جبهه ضدانقلاب.
- ما را بگو خيال مىكرديم فاشيست‌ها منقرض شده‌اند!!

احمد خاتمي: ما در تلويزيون ديديم در 9ديماه همه ملت بپاخاسته بودند براي حمايت از مقام ولايت.
- توي تلويزيون ديديد ديگر؟! يك سري هم به خيابان‌ها مىزديد تا واقعيت را هم ببينيد! از خيابان جمالزاده تا 16آذر(اطراف ميدان انقلاب تهران) جمعا حدود 20هزار نفر آمده بودند تا از مقام معظم رهبري دفاع كنند. و به سبزها فحاشي كنند. از اين تهراني كه 15ميليون نفر جمعيت دارد!

احمد خاتمي: مطرب‌ها و رقّاص‌هاي فراري از كشور، در جبهه مقابل هستند.
- حالا مطرب‌ها و رقاص‌هاي داخل كشور توي كدام جبهه‌اند؟!... احتمالا حقوق‌بگير سيماي ولايت نيستند؟!!

احمد خاتمي: ما به معترضين مىگوييم شما كجاي كاريد؟ يا اين وريد يا آن ور؟ حال سوم نداريم!
- به روح جرج بوش صلوات! چه تخم و تركه‌اي از خودش بجا گذاشته است!!

احمد خاتمي: ما معترضين را برانداز نمىدانيم و برايشان احترام قائليم. اما مىگوييم تا كي مىخواهيد به اعتراض ادامه دهيد؟ آدم نمىشويد؟
- اين، شرح لازم نداشت!

احمد خاتمي: خطاب به معترضين مىگوييم بياييد سوار ماشين ولايت شويد!
- بدون شرح!

احمد خاتمي: اين اعتراضات به انقلاب آسيب نمىرساند. فقط دشمن را شاد مىكند.
- خوب، پس نگران چي هستيد؟ انقلاب كه آسيب نمىبيند. دشمن هم بگذاريد يك كمي دلش خوش شود! به جايي برنمىخورد! گناه دارد!

احمد خاتمي: معترضين اگر مىخواهند در اين كشور باقي بمانند، راه قانوني را بروند تا بازنده ميدان نشوند!
- زنده باد شاه پهلوي! همين منطق را داشت! مىگفت هر كه نمىخواهد عضو حزب رستاخير شود، بيايد گذرنامه‌اش را بگيرد و از اين كشور برود!!

احمد خاتمي: همه معترضين بيايند تك‌تك اين كارها را كه مىگوييم بكنند: اول... دوم... سوم... ... هفتادم... هفتادويكم... هفتادودوم...!
- حالا بعدش چي خواهد شد اگر اين كارها را بكنند؟ مثلا موسوي را نخواهيد گرفت؟ خواهرزاده‌اش را هم زنده خواهيد كرد؟ ندا را هم؟... تنها فايده‌اش اين است كه ما چند تا احمدخاتمي ديگر هم پيدا مىكنيم! با شنيدن اين خطبه‌هاي مُشَعشَع، راست گفته‌اند كه: فواره چون بلند شود، سرنگون شود!

احمد خاتمي: هر كه در برابر اميرالمومنين قد علم كرده باشد، و نظامش را تضعيف كند، بايد له كرد. بايد خرد كرد. تير توي مغزشان خالي كرد. بمب توي شلوارشان منفجر كرد. با بولدوزر از رويشان رد شد. دست آخر هم گازشان گرفت... مگر مىشود كسي ولايت يزيد‌بن‌معاويه (عليه‌السلام) را تضعيف كند و ما بيكار بنشينيم؟ مگر ما غيرت‌مِيرت يوخ؟

خشكشويي ولايت

اخبار: زنگ خطر براي اخلالگران اقتصادي، همايش مبارزه با پولشويي.
- بگذريم كه روزانه در جمهوري اسلامي زمين و زمان دارند تهديد مىشوند. به عبارت بهتر، ديكتاتورها وقتي تهديد شوند، وحشي مىشوند. اما حرف من اين است كه به اخلالگران اقتصادي بگويم زياد از اين تهديدات نگران نشويد. چرا كه اينها هشت ماه است دارند جنبش سبز را تهديد مىكنند. اما متقابلا جنبش سبز روز به روز پُرپَر و بال‌تر شده است! پس خيالتان راحت باشد كه خبري نخواهد بود! جنبش سبز ما كه روز به روز پررنگ‌تر شد. شما هم اگر دشمن‌تان جمهوري اسلامي است، بدانيد پولشويىتان خواهد گرفت! خشكشويي‌ها كه الان خوب كاسبي مىكنند. كار شما هم انشاءالله خواهد گرفت!!ان‌شاءالله! تقبل الله!

۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه

طالبان و فلسطين

توي اين بيانيه معروف موسوي، آمده بود فلسطيني‌ها وهابي و حنبلي هستند.
نمىدانم چه كسي به آقاي موسوي مشاوره مىدهد. اما بايد گفت فلسطيني‌ها به هيچ وجه وهابي و حنبلي نيستند. اين اهل عربستان هستند كه حنبلي هستند كه تقريبا همه‌شان هم وهابي هستند. و اصولا در جاي ديگري وهابي وجود ندارد. حتي گاهي در تلويزيون شنيده مىشود طالبانِ پاكستان هم وهابي هستند. در حاليكه طالبان، حنفي‌مذهب هستند.
اهل فلسطين هم شافعي هستند. لكن از تيره مرواني هستند. يعني طرفداران بنى‌اميه هستند كه در سالهاي ابتدايي اسلام، در شام حكومت داشتند. به عبارت واضحتر، فلسطيني‌ها ناصبي هستند و دشمنان امام علي.
حالا شما حساسيت مقام معظم رهبري را در نظر بگيريد كه چقدر حمايت از غزه برايشان مهم است. تا جاييكه مردم سبز كشورمان را به شدت ملامت مىكنند كه چرا در روز قدس، شعار زيباي "نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران" را سرداده اند! انگار ايشان بيشتر از آنكه ايراني باشند، غزوي(غزه‌اي!) هستند.
اين مردم غزه، فحاش به علي(ع) هستند. و نائب مهدي موعود را ببينيد كه براي چنان مردمي خودش را به آب و آتش مىزند!!
زهي شرم!

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

مجري ولايت


مسابقه مسخره‌ترين مجري تلويزيوني!
- جواب: آزاده نامداري! (برنامه تازه‌هاي خانواده)

مرجع تقليد ما

داشتم صفات مرجع تقليد را مرور مىكردم. و آنها را تطبيق مىدادم با مقام معظم رهبري و اينكه بدانم چرا برخي عناصر، مرجعيت ايشان را قبول ندارند. (عناصر، جمع عنصر است. مثل هيدروژن، اكسيژن...)
قدم اول ديدم مرجع، بايد بالغ باشد. خوب به نظرم مقام معظم رهبري بالغ هستند. يعني اين ريش و پشم كه علىالظاهر همين را نشان مىدهد. تا حالا هم كسي ادعا نكرده كه ريش ايشان مصنوعي است. اصلا هم به نظر نمىآيد كه مصنوعي باشد. چون اگر مصنوعي بود، بايد يك ريش قشنگ و جالبي به چنين مقام بزرگي ارائه مىشد. در حاليكه ريش فعلي را به سختي مىتوان اصلا نگاه كرد. بگذريم!
صفت بعدي مرد بودن است. كه اين هم اگر به معناي مذكر بودن باشد، مقام معظم رهبري اين صفت را هم دارند.
صفت بعد، بايد شيعه دوازده امامي باشد. اين صفت هم موجود است.
صفت بعد، بايد زنده باشد. گرچه خبرهاي زيادي از درگذشت مقام معظم رهبري بيرون داده مىشود، اما همه اين اخبار سرآخر غلط از آب درمىآيد و كلي حال همه گرفته مىشود. پس اين صفت هم موجود مىباشد.
صفت بعد، بايد عادل باشد. كه فكر نمىكنم كسي در عادل بودن مقام معظم شك داشته باشد!
صفت بعد، بايد اعلم باشد. يعني از همه مجتهدين ديگري كه علوم ديني خوانده‌اند، عالم‌تر باشد. كه اين همه كاملا واضح و مبرهن است كه عالم‌تر از مقام معظم رهبري وجود ندارد.
صفت بعد، بايد حريص به دنيا نباشد. كه اين هم اصلا جاي بحث ندارد. و مقام معظم رهبري اصلا نمى‌دانند دنيا چي هست.
صفت بعدي، بايد عاقل باشد. يعني بايد سفاهت يا جنون نداشته باشد... خوب اين يك كمي جاي بحث دارد.
ببينيد، حضرت ايشان اگر سفاهت نداشتند، نمىآمدند به موسوي اجازه بدهند كانديد انتخابات شود. بعد هم فضا را آن طور هيجاني كنند تا همه وارد عرصه شوند و پرشور از او حمايت كنند. كار به موج سبز خياباني برسد. و همه به لشگرياني آماده تبديل شوند تا بعدا اين حضور خياباني را ادامه دهند.
بعد كه شرايط اين طور شد، ايشان اگر عقل داشتند و سفاهت نداشتند، در اين وضعيت نمىآمدند آن تقلب مضحك را انجام دهند. و كلا از قضيه صرف نظر مىكردند.
حالا برفرض كه دلشان نيامد از تقلب بگذرند، نبايد يك هفته فرصت مىدادند تا همه مردم به خيابان‌ها بيايند. بلكه بايد از قبل آماده مىبودند كه بلافاصله بعد از تقلب انتخاباتي، همه صداها را خفه كنند.
در مرحله بعد، وقتي جامعه تا آن حد از انفجار رسيد، نبايد آن خطبه‌هاي 29خرداد را مىخواندند و در حال رجزخواني مشاهده شوند و خون‌ها را به جوش بياورند. و همه عصبانيتي را كه عليه رييس جمهور وجود داشت، متوجه به خودشان كنند.
ايشان اگر سفيه نبودند، نبايد به بسيجيانشان مىگفتند به بازداشتي‌ها تجاوز كنند. و بايد مىفهميدند در عصر اينترنت، هيچ چيز مخفي نمىماند و گند كار درخواهد آمد. ايشان بايد مدت‌ها قبل مىفهميدند كه نظام با هتك حيثيت بين‌المللي روبرو خواهد شد.
ايشان بايد قدم به قدم با تصميمات نابجا و اشتباه، مردم را عصباني و عصبانىتر نمىكردند. تا جايي كه همان مردم سي خرداد كه به خيابان‌ها آمده بودند، و نهايتا شعار "مرگ بر ديكتاتور" سرمىدادند و منظورشان احمدىنژاد بود، اما كار رسيد به جايي كه در عاشورا، دسته دسته فرياد مىكشيدند: "مرگ بر خامنه‌اي"
ايشان اگر عقل داشتند بايد مىفهميدند وزنه قدرت به ضرر ايشان است. و بسيجيان و سپاهيان غيور ايشان، خيلي نسبت به توان مردم خشمگين، ضعيف‌ترند. و شليك به مردم كه در عاشورا به اوج خود رسيد و لباس‌شخصي‌ها مكرر با كلت به سمت مردم شليك كردند، و حتي پليس ويژه هم با اسلحه ساچمه‌اي چند نفر را كشت؛ اين‌ها همه مردم را واخواهد داشت كه اسلحه به دست بگيرند. و در تظاهرات بعدي، چندين نفر از نيروهاي سپاه و پليس باشند كه با كلت كشته مىشوند.
ايشان اگر سفيه نبودند بايد همين الان بفهمند اعدام تظاهركننده به اتهام محارب بودن، دسته‌هاي زيادي از محاربين واقعي را توليد خواهد كرد. و آن وقت ايشان مجبورند به تلويزيون بيايند، گريه كنند، به جان ناقابل و جسم ناقصشان همه را قسم بدهند، و بگويند من از اين اسلحه كشيدن‌ها و شليكها صرف نظر مىكنم؛ خواهش مىكنم به خانه‌ها برگرديد!
ايشان اگر عقل داشتند بايد مىفهميدند در چند قدمي سقوط هستند. و همه پل‌ها را پشت سرشان خراب نميكردند. جايي براي ترحم كردن مردم به خودشان باقي مىگذاشتند.
ايشان اگر عقل داشتند، كار را از لاريجاني و سيستم رسواي تبليغاتي او مىگرفتند و به خر ديگري مىسپردند. لاريجاني دارد مردم را لحظه به لحظه خشمگين‌تر مىكند. از قضيه‌ي عكس پاره كردن، تا اهانت به عزاي حسين؛ فقط مردم جدىتر شدند و اصولا الان ديگر كسي از كشتن ماموران هم ابايي ندارد.
يعني همين مردم كه در سي خرداد جلوي هم را مي‌گرفتند تا به سمت مامورين كسي سنگ پرتاب نكند، الان حاضرند كلت به دست بگيرند و اين ماموران كثيف را بكشند.
ايشان اگر عقل داشتند بايد مىفهميدند در چه زماني زندگي ميكنند. زماني كه يك كلت جنگي را در زاهدان يا اروميه مىشود به قيمت 40هزار تومان خريد. و آن را ميتوان مخفي كرد. زير پيراهن گذاشت. و در تظاهرات بعدي، دهها شليك به سمت بسيجيان غيور و سپاهيان غيرتمند رخ خواهد داد. بعد باز لاريجاني داد خواهد زد كه ببينيد محاربين چقدر آدمكش هستند. بعد مردم بيشتر محارب خواهند شد. بعد ديگر كسي به آنها محارب نخواهد گفت و آنها قهرمان خواهند شد. بعد ايشان مجبورند تانك به خيابان بياورند. مردم را به رگبار ببندند.
و اين همان 17شهريوري خواهد شد كه ديگر تا رفتن ايشان فقط يك قدم باقي خواهد ماند.
ايشان اگر سفيه نبودند، اصلا بايد نمىگذاشتند موسوي كانديد شود. به يك انتخابات نمايشي و با حضور اندك مردم بسنده مىكردند و شهوت انتخابات عظيم را از سر بيرون مىكردند. انتخاباتي با حضور احمدىنژاد و غفوىفرد و زواره‌اي مرحوم و مرتضي‌نبوي برگزار ميكردند و سرآخر 25ميليون راي براي احمدىنژاد ِ ديوانه‌شان بيرون مىآورند. هيچ كس هم اعتراضي نمىكرد. و الان كشور در مرگ عمومي، خواب بود. و ولايت ايشان با هيچ خطري هم روبرو نشده بود.
ايشان اگر عقل داشتند، اگر با موسوي انتخابات برگزار مىكردند، بعدا بايد از احمدىنژاد صرف نظر مىكردند.
... و ايشان اگر عقل داشتند، بايد الان به احمدىنژاد مىفرمودند بخاطر نرمشي كه در انرژي هسته‌اي نشان دادي، استعفا كن. و بعد انتخاباتي از نو برگزار مىكردند. و مىگفتند كسي مثل قاليباف(مثلا) رييس جمهور شود. و قائله را با اين حيله پايان مىدادند.
و نشان مىدادند عقل دارند، سفيه نيستند، و مىشود از ايشان تقليد كرد!

تصویر روز

تصویر روز
آخرین شعار منوچهر