=========
امروز وقايع جالبي در شهر اتفاق افتاد! روي اين كلمه "جالب" تاكيد مىكنم!
مثلا تعداد نيروهاي هيات رزمندگان، از مردم عادي بيشتر شده بود!
يكي نيست به آقاي احمدىنژاد بگويد نفت، زياد قيمت ندارد اين روزها! چرا اين قدر ولخرجي مىكنيد؟!
به ذهنم رسيد نكند اين طرح هدفمند كردن يارانهها، اصلا به قصد عضويت در تجارت جهاني نيست؛ بلكه قرار است خرجهاي دولت را دربياورد!! خرجهايي كه روز به روز هم دارد زيادتر مىشود!!
==========
امروز يك ابتكار جالب از سوي مردم زده شده بود! ما به آن مىگوييم: طرح گُلهگُله شدن!
يعني تكهتكه مردم در اجتماعات 15 نفره سر هر تقاطعي ايستاده بودند (منظورم در همان نقاطي از شهر است كه تجمعاتي وجود داشت) و شعار مىدادند. يك بار كه من يكي از اين تجمعات را خوب نگاه كردم، انصافا يكجوري شدم! يعني الحق همان يك مُشت سوسول معروف بودند! پيش خودم گفتم آخر مبارزهي سياسي هم رسم و رسومي دارد. به اندكي شجاعت و قدرت نفساني هم نياز دارد. چند تا دختر و پسر گوگولي مگولي (كه شايد هم بخاطر همديگر) يك جايي جمع شوند و چند تا شعار تند بدهند و تا اولين نشانههاي حملهي پليس را ببينند؛ با آخرين سرعت فرار كنند؛ كه اسمش مبارزهي سياسي نيست.
همين جا بود كه آن رگ شوخ و شنگىام گل كرد! رفتم از كنارشان رد شدم و همزمان كه آنها مىگفتند: "ما اهل كوفه نيستم، پشت يزيد بايستيم." من هم يك نفري فرياد انقلابي سر دادم: ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند!
آقا نزديك بود ما را بگيرند، تكهتكه كنند! خوب شد كه نتوانستند بگيرند! مثل پلنگ فرار كرديم!
اما مىروم اين رفتارشان را به موسوي گزارش مىدهم! شكايت آقا شكايت! چقدر بهتان گفتند خشونت نكنيد! خشونت توي روز روشن؟
اين دفتر موسوي كجاست؟
هم خشن بودند هم سوسول!!
==========
امروز ما به عنوان يك شاهد عيني (نخواهند حالا سرمان را زير آب كنند!) اعتراف مىكنيم (نه از نوع ابطحىاش!) كه مامورين، امروز چندان خشونت به خرج ندادند.
احتمالا كمكم بعضي آقايان دارند فكر مىكنند ممكن است چيزي به اسم عقل هم باشد، كه وجودش لازم است! و بفهمند تصاوير خشونتهاي عجيب و غريب نظير آنچه در 13آبان اتفاق افتاد؛ به بر باد دادن طومار خودشان مىانجامد.
باورم نمىشود فهميده باشند! خدا كند باز يادشان برود!!
ولي خدايي امروز مردم يك كمي تفريح كردند! فقط ببينيد خود من چقدر خنديدم!
آنها از اينكه دارند مبارزهي سياسي مىكنند؛ و من از اينكه آنها فكر مىكنند دارند مبارزهي سياسي مىكنند!!
مبارزهي سياسي هم مبارزههاي سياسي قديم!!
===========
يك خبر: مردم كاليفرنيا با كمبود آب آشاميدني روبرو شدهاند.
عيب ندارد! (يا به قول طرفداران تراكتورسازي تبريز: عيب يُخ!) الان مديريت جهان را خبر مىكنيم بيايد مشكلشان را حل كند!
اين شماره محمود چند است؟
==========
الو، سلام! (ياد آن الو سلام معروف افتادم!) چطوري گلم؟ من امروز به طرفداري هيات شما شعار دادم. آنهم توي بطن خطر!... خواهش مىكنم! شما بيشتر از اينها مىارزيد!... نه بابا قابلي ندارد!... حالا كه اصرار مىكنيد... نه وام نمىخواهم... نه، اگر مىشود... بله، لطف كنيد اين مشكل آب آشاميدني مردم كاليفرنيا را حل كنيد... پس خيالم راحت؟... قربانت!
==========
مورالس، براي بار دوم در بوليوي رييس جمهور شد.
اين احتمالا از باتوم استفاده نكرده؟...
==========
من چند وقت است يك سوال عجيبي برايم پيش آمده. مشكل اينجاست كه نمىتوانم هم با كسي مطرحش كنم!
قضيه هم به نظرم حياتي است. يعني به اصل نظام برمىگردد!
ببينيد! الان مدتي است كه در اين كشور، به بركت ولايت پر خير و بركتي كه داريم؛ همجنسبازي رونق عجيبي گرفته است. يعني از هر ده ايراني، تعدادىشان همجنسباز هستند!
خوب، حالا تصور كنيد يك جواني كه حالا اينطوري هم باشد؛ گول استكبار جهاني را بخورد؛ و برود مبارزه سياسي كند. بعد تصور كنيد مىرود وسط خيابان و شعار بدي زبانم لال عليه مقام معظم رهبري مىدهد.
بعد چي مىشود؟ خوب، معلوم ا ست. نيروهاي فداكار هيات رزمندگان اسلام با پشتيباني پليس ويژه و همكاري پليس امداد و كمك پليس ضدشورش و تلاش پليس پيشگيري و عنايات ويژهي سپاه و همكاري بيدريغ بسيج و پوشش حفاظتي پليس آگاهي با همكاري پليس امنيت عمومي و دست دادن با پليس امنيت اخلاقي و كوشش شبانهروزي چند تا پليس ديگر؛ سرانجام دستگير مىشود اين جوان فريبخورده.
بعد را هم كه همه مىدانيد چى مىشود. يعني براي اينكه اين جوان بترسد و حساب دستش بيايد كه ايستادن در برابر نائب امام زمان يعني چي، و ديگر از اين سوسولبازيها درنياورد؛ هنگام بازداشت به او تجاوز مىكنند.
چند روز بعد هم با خيال راحت كه ديگر نظام را از آسيبها محفوظ نگاه داشتهاند، آن جوان بدبخت را آزاد مىكنند.
حالا ببينيد چي مىشود!
آن جوان موقع آزادي، به آن ماموران فداكار رو مىكند و مىگويد: خيلي خوش گذشت! تا باشد از اين دور هم بودنها!!!!
بعد هم معلوم است چي مىشود.
فردايش مىآيد وسط خيابان و دوباره شعارهاي بدي به مقام معظم رهبر نثار مىكند!
من واقعا نگران شدم! همه سلاحها دارد از كار ميافتد. پس ديگر چه جوري بايد اين نظام مقدس را حفظ كرد؟
يك مشورتي با منصور ارضي بكنيد، ببينيد راه جديدي به ذهنش نمىآيد؟
===========
من همين الان يك راه حل براي مشكل اتمي جهان پيدا كردم!
ببينيد!
الان 2000كلاهك هستهاي آمادهي شليك كلا در جهان وجود دارد.
خوب، بگوييد اين سلاحها را به همديگر شليك كنند! تمام مىشود ديگر؟
آنوقت بعدش:
در دنيايي بدون سلاحهاي هستهاي زندگي مىكنيم!!
==========
آقا! وزير خزانهداري آمريكا بخاطر مشكلات اقتصادي زير فشار است تا استعفا بدهد.
خوب، اين طرح تحول اقتصادي را بدهيد بهشان، مشكلاتشان حل شود!
==========
امروز وقايع جالبي در شهر اتفاق افتاد! روي اين كلمه "جالب" تاكيد مىكنم!
مثلا تعداد نيروهاي هيات رزمندگان، از مردم عادي بيشتر شده بود!
يكي نيست به آقاي احمدىنژاد بگويد نفت، زياد قيمت ندارد اين روزها! چرا اين قدر ولخرجي مىكنيد؟!
به ذهنم رسيد نكند اين طرح هدفمند كردن يارانهها، اصلا به قصد عضويت در تجارت جهاني نيست؛ بلكه قرار است خرجهاي دولت را دربياورد!! خرجهايي كه روز به روز هم دارد زيادتر مىشود!!
==========
امروز يك ابتكار جالب از سوي مردم زده شده بود! ما به آن مىگوييم: طرح گُلهگُله شدن!
يعني تكهتكه مردم در اجتماعات 15 نفره سر هر تقاطعي ايستاده بودند (منظورم در همان نقاطي از شهر است كه تجمعاتي وجود داشت) و شعار مىدادند. يك بار كه من يكي از اين تجمعات را خوب نگاه كردم، انصافا يكجوري شدم! يعني الحق همان يك مُشت سوسول معروف بودند! پيش خودم گفتم آخر مبارزهي سياسي هم رسم و رسومي دارد. به اندكي شجاعت و قدرت نفساني هم نياز دارد. چند تا دختر و پسر گوگولي مگولي (كه شايد هم بخاطر همديگر) يك جايي جمع شوند و چند تا شعار تند بدهند و تا اولين نشانههاي حملهي پليس را ببينند؛ با آخرين سرعت فرار كنند؛ كه اسمش مبارزهي سياسي نيست.
همين جا بود كه آن رگ شوخ و شنگىام گل كرد! رفتم از كنارشان رد شدم و همزمان كه آنها مىگفتند: "ما اهل كوفه نيستم، پشت يزيد بايستيم." من هم يك نفري فرياد انقلابي سر دادم: ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند!
آقا نزديك بود ما را بگيرند، تكهتكه كنند! خوب شد كه نتوانستند بگيرند! مثل پلنگ فرار كرديم!
اما مىروم اين رفتارشان را به موسوي گزارش مىدهم! شكايت آقا شكايت! چقدر بهتان گفتند خشونت نكنيد! خشونت توي روز روشن؟
اين دفتر موسوي كجاست؟
هم خشن بودند هم سوسول!!
==========
امروز ما به عنوان يك شاهد عيني (نخواهند حالا سرمان را زير آب كنند!) اعتراف مىكنيم (نه از نوع ابطحىاش!) كه مامورين، امروز چندان خشونت به خرج ندادند.
احتمالا كمكم بعضي آقايان دارند فكر مىكنند ممكن است چيزي به اسم عقل هم باشد، كه وجودش لازم است! و بفهمند تصاوير خشونتهاي عجيب و غريب نظير آنچه در 13آبان اتفاق افتاد؛ به بر باد دادن طومار خودشان مىانجامد.
باورم نمىشود فهميده باشند! خدا كند باز يادشان برود!!
ولي خدايي امروز مردم يك كمي تفريح كردند! فقط ببينيد خود من چقدر خنديدم!
آنها از اينكه دارند مبارزهي سياسي مىكنند؛ و من از اينكه آنها فكر مىكنند دارند مبارزهي سياسي مىكنند!!
مبارزهي سياسي هم مبارزههاي سياسي قديم!!
===========
يك خبر: مردم كاليفرنيا با كمبود آب آشاميدني روبرو شدهاند.
عيب ندارد! (يا به قول طرفداران تراكتورسازي تبريز: عيب يُخ!) الان مديريت جهان را خبر مىكنيم بيايد مشكلشان را حل كند!
اين شماره محمود چند است؟
==========
الو، سلام! (ياد آن الو سلام معروف افتادم!) چطوري گلم؟ من امروز به طرفداري هيات شما شعار دادم. آنهم توي بطن خطر!... خواهش مىكنم! شما بيشتر از اينها مىارزيد!... نه بابا قابلي ندارد!... حالا كه اصرار مىكنيد... نه وام نمىخواهم... نه، اگر مىشود... بله، لطف كنيد اين مشكل آب آشاميدني مردم كاليفرنيا را حل كنيد... پس خيالم راحت؟... قربانت!
==========
مورالس، براي بار دوم در بوليوي رييس جمهور شد.
اين احتمالا از باتوم استفاده نكرده؟...
==========
من چند وقت است يك سوال عجيبي برايم پيش آمده. مشكل اينجاست كه نمىتوانم هم با كسي مطرحش كنم!
قضيه هم به نظرم حياتي است. يعني به اصل نظام برمىگردد!
ببينيد! الان مدتي است كه در اين كشور، به بركت ولايت پر خير و بركتي كه داريم؛ همجنسبازي رونق عجيبي گرفته است. يعني از هر ده ايراني، تعدادىشان همجنسباز هستند!
خوب، حالا تصور كنيد يك جواني كه حالا اينطوري هم باشد؛ گول استكبار جهاني را بخورد؛ و برود مبارزه سياسي كند. بعد تصور كنيد مىرود وسط خيابان و شعار بدي زبانم لال عليه مقام معظم رهبري مىدهد.
بعد چي مىشود؟ خوب، معلوم ا ست. نيروهاي فداكار هيات رزمندگان اسلام با پشتيباني پليس ويژه و همكاري پليس امداد و كمك پليس ضدشورش و تلاش پليس پيشگيري و عنايات ويژهي سپاه و همكاري بيدريغ بسيج و پوشش حفاظتي پليس آگاهي با همكاري پليس امنيت عمومي و دست دادن با پليس امنيت اخلاقي و كوشش شبانهروزي چند تا پليس ديگر؛ سرانجام دستگير مىشود اين جوان فريبخورده.
بعد را هم كه همه مىدانيد چى مىشود. يعني براي اينكه اين جوان بترسد و حساب دستش بيايد كه ايستادن در برابر نائب امام زمان يعني چي، و ديگر از اين سوسولبازيها درنياورد؛ هنگام بازداشت به او تجاوز مىكنند.
چند روز بعد هم با خيال راحت كه ديگر نظام را از آسيبها محفوظ نگاه داشتهاند، آن جوان بدبخت را آزاد مىكنند.
حالا ببينيد چي مىشود!
آن جوان موقع آزادي، به آن ماموران فداكار رو مىكند و مىگويد: خيلي خوش گذشت! تا باشد از اين دور هم بودنها!!!!
بعد هم معلوم است چي مىشود.
فردايش مىآيد وسط خيابان و دوباره شعارهاي بدي به مقام معظم رهبر نثار مىكند!
من واقعا نگران شدم! همه سلاحها دارد از كار ميافتد. پس ديگر چه جوري بايد اين نظام مقدس را حفظ كرد؟
يك مشورتي با منصور ارضي بكنيد، ببينيد راه جديدي به ذهنش نمىآيد؟
===========
من همين الان يك راه حل براي مشكل اتمي جهان پيدا كردم!
ببينيد!
الان 2000كلاهك هستهاي آمادهي شليك كلا در جهان وجود دارد.
خوب، بگوييد اين سلاحها را به همديگر شليك كنند! تمام مىشود ديگر؟
آنوقت بعدش:
در دنيايي بدون سلاحهاي هستهاي زندگي مىكنيم!!
==========
آقا! وزير خزانهداري آمريكا بخاطر مشكلات اقتصادي زير فشار است تا استعفا بدهد.
خوب، اين طرح تحول اقتصادي را بدهيد بهشان، مشكلاتشان حل شود!
==========