مطلبی را یک وبلاگ نوشته است که من هم مطلبی را به او جواب دادم. مطلب وبلاگ تورجان را در این پیوند مىتوانید بخوانید. و سخن من هم این است:
یک مسئله ای را اشاره کردی که آدم واقعیتش را نمىتواند دریابد. از طرفی مىگویی شاهرودی بخاطر نداشتن اختیار در مورد دادستان تهران، زیاد نباید ملامتش کرد. از طرفی بعضی مىگویند مرتضوی هم در این قضایا اختیار زیادی نداشته است. یعنی سپاه بخاطر استناد به شرایط بحرانی تهران و مامور شدن از شورای امنیت ملی، خود را محق دانسته که هر که را خواست بازداشت کند. این بدین معنی است که هیچ بازداشت شده ای به حکم یک نماینده دادستان به بازداشتگاه معرفی نشده است. هیچ بازپرسی حکم بازداشت صادر نکرده است. بلکه بنا به شرایط امنیتی تعریف کرده، خودشان گرفته اند و زده اند و کشته اند و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند. پس باید به همان خاطر که شاهرودی را تبرئه مىکنید، در همان حد هم مرتضوی را تبرئه کنید. و اگر دادستان تهران را بخاطر ملعبه شدن - نه دستور صادر کردن - در این قضایا محکوم مىکنید، شاهرودی را هم باید. اصولا الان همه کار را سپاه دارد مىکند. رسما در میادین تهران مستقر مىشود با مامورانش با لباس شخصی هر که را بخواهند بیگناه و باگناه داخل ون های شخصی مىاندازند و به بیابان مىبرند و مىکشند. اصلا کشور دستگاه قضایی ندارد. فقط این روزها خیلی مبهم های تاریخی! آشکار شده. یعنی این لباس شخصی های مخوف بالاخره معلوم شد کی هستند. آنها نه انصار حزب الله هستند و نه بسیجی. بلکه پرسنل رسمی سپاه هستند که مامور ورود به مسائل امنیتی مىشوند. آنها حتی عضو اطلاعات سپاه هم نیستند. بلکه مثلا افراد نیروی زمینی سپاه هستند. و علت اینکه مسائل را این قدر ناشیانه پیش مىبرند برای همین است که آدم های اطلاعاتی نیستند. با همان روحیه پادگانی خودشان، مىخواهند کشور را بنا به عقاید خودشان درست کنند.اگر کسی را باید در این حوادث مقصر دانست به نظر من، نه شاهرودی است نه بچه ای بنام مرتضوی. بلکه کسی است که زود آنقدر احساس خطر کرد که سپاه را مامور اداره تهران نمود.
یک مسئله ای را اشاره کردی که آدم واقعیتش را نمىتواند دریابد. از طرفی مىگویی شاهرودی بخاطر نداشتن اختیار در مورد دادستان تهران، زیاد نباید ملامتش کرد. از طرفی بعضی مىگویند مرتضوی هم در این قضایا اختیار زیادی نداشته است. یعنی سپاه بخاطر استناد به شرایط بحرانی تهران و مامور شدن از شورای امنیت ملی، خود را محق دانسته که هر که را خواست بازداشت کند. این بدین معنی است که هیچ بازداشت شده ای به حکم یک نماینده دادستان به بازداشتگاه معرفی نشده است. هیچ بازپرسی حکم بازداشت صادر نکرده است. بلکه بنا به شرایط امنیتی تعریف کرده، خودشان گرفته اند و زده اند و کشته اند و به هیچ کس هم پاسخگو نیستند. پس باید به همان خاطر که شاهرودی را تبرئه مىکنید، در همان حد هم مرتضوی را تبرئه کنید. و اگر دادستان تهران را بخاطر ملعبه شدن - نه دستور صادر کردن - در این قضایا محکوم مىکنید، شاهرودی را هم باید. اصولا الان همه کار را سپاه دارد مىکند. رسما در میادین تهران مستقر مىشود با مامورانش با لباس شخصی هر که را بخواهند بیگناه و باگناه داخل ون های شخصی مىاندازند و به بیابان مىبرند و مىکشند. اصلا کشور دستگاه قضایی ندارد. فقط این روزها خیلی مبهم های تاریخی! آشکار شده. یعنی این لباس شخصی های مخوف بالاخره معلوم شد کی هستند. آنها نه انصار حزب الله هستند و نه بسیجی. بلکه پرسنل رسمی سپاه هستند که مامور ورود به مسائل امنیتی مىشوند. آنها حتی عضو اطلاعات سپاه هم نیستند. بلکه مثلا افراد نیروی زمینی سپاه هستند. و علت اینکه مسائل را این قدر ناشیانه پیش مىبرند برای همین است که آدم های اطلاعاتی نیستند. با همان روحیه پادگانی خودشان، مىخواهند کشور را بنا به عقاید خودشان درست کنند.اگر کسی را باید در این حوادث مقصر دانست به نظر من، نه شاهرودی است نه بچه ای بنام مرتضوی. بلکه کسی است که زود آنقدر احساس خطر کرد که سپاه را مامور اداره تهران نمود.
کسی که سپاه به او وفادار است. کسی جلوی میلیون ها نفر در جلوی تلویزیون ها، با امام زمان شروع کرد به حرف زدن و قسم دادن و قسم خوردن. بله، کار امنیتی باید باشد. کشوری که دستگاه امنیتی نداشته باشد باغ وحش خواهد شد. سخن این است چه کسی را در چه زمانی و برای چه چیزی، چه کسی مامور امنیت کرده است. برای چه چیزی؟ برای حفظ کشور؟ یا برای خیالبافی های مریض گونه ی خودش؟
