بنام خدا
اخيرا خامنه اي اظهارات جالبي داشته است. اصولا او بيست سالي هست كه عقلش را داده دست مليجك هايي نظير حسين شريعتمداري. و هر چه اينها فكر كنند و هر چه كه اينها بگويند، او هم در منظر عموم مىگويد و خودش را اين گونه ضايع مىكند.
خامنه اي گفت: كارهايي كه معترضين به كودتا مىكنند، كاريكاتوري است از انقلاب 57!
اينكه ما پاك تر و صادق تريم در اين روزها يا شماهايي كه در سال 57 به خيابان ها ريختيد؛ قضاوتش بماند با خدا. همه كه يادشان هست معترضين آن سالها، بيشتر از كساني بودند كه اهل عرق و كاباره و ... بودند. و بعد هم جوگير شدند و به خيابانها ريختند. بماند كه ما بيشتر اهل تفكريم يا آنها بودند. بماند ما به خدا بيشتر متوجهيم، يا آنها. بماند ما وقتي الله اكبر مىگوييم، خدا را بيشتر ياد مىكنيم يا آنها.
اما مقايسه اي ديگر هم جالب خواهد بود. اينكه بياييد نيروهاي سركوبگر آن روزها را با سركوبگران اين روزها مقايسه كنيم.
ارتش شاه همان قدر به شاه متعصب بود كه بسيج حضرتعالي به شخص شخيص شما. اما ارتش شاهنشاهي، شاه را مىپرستيد. و بسيار وفادارتر بود نسبت به وفاداران سپاه و بسيج شما. و بيشتر از اين ها ارتش، شاه را انسان خوبي مىدانست. مقايسه كنيد نيروهاي فرمانداري نظامي را با نيروهاي سپاه محمد رسول الله اين روزها. به نظرتان كدام يك جدي تر بودند؟
حالا به نظرتان كداميك وحشي تر عمل كردند؟ آيا خشونت و وحشتي كه سپاه شما آفريد، هيچ يك از نيروهاي فرمانداري نظامي انجام دادند؟ دو ماه است سپاه شما، هر كه را بخواهد در وسط خيابان مىزند، پيرزن و دختر جوان و پيرمرد هم برايش فرق نمىكند. فرق سر را هدف مىگيرند. مىزنند. مىشكنند. دهان خرد مىكنند. با بند، دستان را مىبندند و داخل مينىبوس هاي بىنام و نشان مىاندازند. به بيابان مىبرند. وحشيانه تر مىزنند. تجاوز جنسي مىكنند...
آيا فرمانداري نظامي شاه، اين كارها را يك بار هم كرد؟
اگر خوب يادتان باشد، آنجا كه اسمش كميته مشترك بود، اولا وسط خيابان نبود. ثانيا توي بيابان نبود. ثالثا قانون و آيين نامه ي نوشته شده داشت و رسما كميته اي مشترك بين چند سازمان انتظامي و امنيتي آن روزها بود. رابعا مردم عادي و تظاهركننده را به آنجا نمىبردند. بلكه چريك ها و اعضاي سازمانهاي مخفي را در آن جا شكنجه مىكردند. خامسا شكنجه ها هم حساب شده بود. براي رسيدن به اطلاعات بود نه اعتراف. سادسا اين شكنجه ها كم پيش مىآمد كه به كشته شدن بيانجامد. اما سپاه محمد رسول الله شما تاكنون رسما 150نفر را و احتمالا 650 انسان عادي را كه در خيابان ها راهپيمايي سكوت انجام داده بودند؛ خونين و مالين كرده اند...
كشتارهايي نظير 17 شهريور و اين اواخر در دي و بهمن 57 هم از سوي نيروهاي عادي ارتش انجام نشد. بلكه از سوي نيروهاي شخصي شاه و گارد جاويدان صورت گرفت. اما بسيجيان عادي شما دارند مىزنند و مىكشند و تجاوز مىكنند... ضمن اينكه در برابر 17 شهريور، يك نخست وزير عوض شد. اما اين روزها رييس جمهور شما، ارتقا هم يافت!!
پس سخن درست در مقايسه اين روزها با انقلاب 57 نه آن چيزي است كه شريعتمداري به شما گفته است. بلكه اين درست است كه اين روزها شما را بايد كاريكتاتوري به شدت مضحك و خنده دار از شاه سركوبگر سال57 دانست!
شما واقعا خنده داريد نسبت به آن شاه. شاه اين روزها خيلي مضحك دارد خودكشي مىكند. احمقانه مىكشد. هزينه ها براي خودش مىتراشد. ديگر سخن از كنار زدن نخست وزير شما يا همين رييس جمهور شخصي شما نيست. بلكه سخن از كنار زدن نظام فاسد شماست. و چگونگي مجازات شما.
اوباما هم از شما اخيرا حمايت كرده و نخست وزير انتصابي تان را به رسميت شناخته است.
شايد بتوانيد بعد از فرارتان از ايران، به لوس آنجلس برويد! آنجا زنان هم برايتان فراوان خواهند خواند! همان كاري كه خيلي دوست داريد!
شما كاريكاتوري هستيد از شاه سال 57 . و اين است سخني كه شريعتمداري بايد به شما مىگفت.
يك كمي باتوم بزنيد توي سر اين شريعتمداري، تا حرف هاي درست را به شما بگويد!
اخيرا خامنه اي اظهارات جالبي داشته است. اصولا او بيست سالي هست كه عقلش را داده دست مليجك هايي نظير حسين شريعتمداري. و هر چه اينها فكر كنند و هر چه كه اينها بگويند، او هم در منظر عموم مىگويد و خودش را اين گونه ضايع مىكند.
خامنه اي گفت: كارهايي كه معترضين به كودتا مىكنند، كاريكاتوري است از انقلاب 57!
اينكه ما پاك تر و صادق تريم در اين روزها يا شماهايي كه در سال 57 به خيابان ها ريختيد؛ قضاوتش بماند با خدا. همه كه يادشان هست معترضين آن سالها، بيشتر از كساني بودند كه اهل عرق و كاباره و ... بودند. و بعد هم جوگير شدند و به خيابانها ريختند. بماند كه ما بيشتر اهل تفكريم يا آنها بودند. بماند ما به خدا بيشتر متوجهيم، يا آنها. بماند ما وقتي الله اكبر مىگوييم، خدا را بيشتر ياد مىكنيم يا آنها.
اما مقايسه اي ديگر هم جالب خواهد بود. اينكه بياييد نيروهاي سركوبگر آن روزها را با سركوبگران اين روزها مقايسه كنيم.
ارتش شاه همان قدر به شاه متعصب بود كه بسيج حضرتعالي به شخص شخيص شما. اما ارتش شاهنشاهي، شاه را مىپرستيد. و بسيار وفادارتر بود نسبت به وفاداران سپاه و بسيج شما. و بيشتر از اين ها ارتش، شاه را انسان خوبي مىدانست. مقايسه كنيد نيروهاي فرمانداري نظامي را با نيروهاي سپاه محمد رسول الله اين روزها. به نظرتان كدام يك جدي تر بودند؟
حالا به نظرتان كداميك وحشي تر عمل كردند؟ آيا خشونت و وحشتي كه سپاه شما آفريد، هيچ يك از نيروهاي فرمانداري نظامي انجام دادند؟ دو ماه است سپاه شما، هر كه را بخواهد در وسط خيابان مىزند، پيرزن و دختر جوان و پيرمرد هم برايش فرق نمىكند. فرق سر را هدف مىگيرند. مىزنند. مىشكنند. دهان خرد مىكنند. با بند، دستان را مىبندند و داخل مينىبوس هاي بىنام و نشان مىاندازند. به بيابان مىبرند. وحشيانه تر مىزنند. تجاوز جنسي مىكنند...
آيا فرمانداري نظامي شاه، اين كارها را يك بار هم كرد؟
اگر خوب يادتان باشد، آنجا كه اسمش كميته مشترك بود، اولا وسط خيابان نبود. ثانيا توي بيابان نبود. ثالثا قانون و آيين نامه ي نوشته شده داشت و رسما كميته اي مشترك بين چند سازمان انتظامي و امنيتي آن روزها بود. رابعا مردم عادي و تظاهركننده را به آنجا نمىبردند. بلكه چريك ها و اعضاي سازمانهاي مخفي را در آن جا شكنجه مىكردند. خامسا شكنجه ها هم حساب شده بود. براي رسيدن به اطلاعات بود نه اعتراف. سادسا اين شكنجه ها كم پيش مىآمد كه به كشته شدن بيانجامد. اما سپاه محمد رسول الله شما تاكنون رسما 150نفر را و احتمالا 650 انسان عادي را كه در خيابان ها راهپيمايي سكوت انجام داده بودند؛ خونين و مالين كرده اند...
كشتارهايي نظير 17 شهريور و اين اواخر در دي و بهمن 57 هم از سوي نيروهاي عادي ارتش انجام نشد. بلكه از سوي نيروهاي شخصي شاه و گارد جاويدان صورت گرفت. اما بسيجيان عادي شما دارند مىزنند و مىكشند و تجاوز مىكنند... ضمن اينكه در برابر 17 شهريور، يك نخست وزير عوض شد. اما اين روزها رييس جمهور شما، ارتقا هم يافت!!
پس سخن درست در مقايسه اين روزها با انقلاب 57 نه آن چيزي است كه شريعتمداري به شما گفته است. بلكه اين درست است كه اين روزها شما را بايد كاريكتاتوري به شدت مضحك و خنده دار از شاه سركوبگر سال57 دانست!
شما واقعا خنده داريد نسبت به آن شاه. شاه اين روزها خيلي مضحك دارد خودكشي مىكند. احمقانه مىكشد. هزينه ها براي خودش مىتراشد. ديگر سخن از كنار زدن نخست وزير شما يا همين رييس جمهور شخصي شما نيست. بلكه سخن از كنار زدن نظام فاسد شماست. و چگونگي مجازات شما.
اوباما هم از شما اخيرا حمايت كرده و نخست وزير انتصابي تان را به رسميت شناخته است.
شايد بتوانيد بعد از فرارتان از ايران، به لوس آنجلس برويد! آنجا زنان هم برايتان فراوان خواهند خواند! همان كاري كه خيلي دوست داريد!
شما كاريكاتوري هستيد از شاه سال 57 . و اين است سخني كه شريعتمداري بايد به شما مىگفت.
يك كمي باتوم بزنيد توي سر اين شريعتمداري، تا حرف هاي درست را به شما بگويد!