بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم

۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

حتی نه مثل شاه !



حوادث عجیب این چند ماهه، برای هیچ کسی باورکردنی نیست. حتی هنوز کسانی هستند که با شنیدن این حوادث، ناباورانه به انکار آنها مىپردازند و این سخنان را حرف های دشمنان تلقی مىکنند. اما کسانی که با چشم دیده اند وقایع را، گرچه فقط سوخته اند، باز هم دلشان مىخواهد باور نکنند همه آن چیزهایی را که شاهدش بودند.
باور کردنی نبود. اینکه پلیس جمهوری اسلامی، یک اردوگاه به شیوه نازی ها بنا کرده است و بازداشتی های سبز را به وسط بیابان در بیست کیلومتری تهران مىبرده و جوانان مردم را با شقاوت شکنچه مىکرده است.


مگر این ها چه کرده بودند؟ بمب گذاشته بودند؟ به جان رهبرتان سوءقصد کرده بودند؟ با آمریکا و اسرائیل و صدام عفلقی رابطه برقرار کرده بودند؟
این ها طرفدار یکی از کاندیدهای رسمی ریاست جمهوری بودند. در انتخاباتی رسمی که همین شورای نگهبان با همه دگم اندیشی ها و جناحی ورزی هایش، آن را برگزار کرده بود. آن کاندید را هم همین آقای جنتی و همین رهبر معظم تایید کرده بودند. حالا چرا حمایت از موسوی، بدترین کار از طرف سردار رادان و سپاه و بسیج شمرده شده؟ چرا پارچه سبزی که چند نفر به مچ و انگشتشان بسته بودند، مجرمانه ترین عمل تلقی شد و موجب شکنجه ها و رفتارهای بدون قانون شد؟
چرا پلیس آن کارها را کرد... و پلیس ویژه هر کسی را خواست زد و له کرد و تحقیر کرد و دهها تن را کشت؟ چرا دست پاسداران شقی و بسیجیان فاسد باز گذاشته شد تا هر که را خواستند بازداشت کنند، هر که را خواستند به درون پادگان هایشان ببرند، دختران جوان را بگیرند به داخل پایگاه بسیج شان ببرند...
و معلوم است در ادامه اش چه اتفاقی مىافتد. دخترانی که بسیجی ها آن ها را قرتی مىدانند و تازه پارچه سبزی هم به دستشان بسته اند! چه گناه نبخشودنی ای! همان پارچه ای که مال حاج سعید و جاج منصور است و اینک این دختران قرتی آن را سرفت کرده اند! پس لابد باید این دختران قرتی را تادیب کنند! چقدر هم خوشگلند لامصب ها! ... و در ادامه هم صدها تجاوز از سوی بسیجیان صدیق ولایتمدار، به دختران جوان شهر تهران...
در اینکه بسیجی های 88 انسان های فاسدی هستند، حرفی نیست. اوباش مسلکانی که از اسلام، فقط هیات رفتن را بلدند و از دین هم فقط آقای خامنه ای را مىشناسند. هیج کسی دیگر و هیچ عالم دینی را اصلا آدم نمىدانند. همه اسلام برایشان خلاصه شده در شخص سید علی خامنه ای. و همه احکام اسلام که باید مرتبا به جا بیاورند، خلاصه شده در رفتن به هیات رزمندگان اسلام آن هم جایی که سعید حدادیان و منصور ارضی یا بقیه نوچه ها باشند. هیات های غیر از اینها، اصلا باید خراب شود. مسجدی که در آن نوکران ولایت نباشند، باید مثل مسجد ضرار نابود شود. آخوندی که سگ آقای خامنه ای نباشد، باید کتک بخورد.
بسیجی های 88 اوباشی هستند بدون مغز و خالی از ذره ای پاکی. موجوداتی شقی و به شدت احمق. کسانی که نه دین دارند و نه عقل. دنیایشان هم اکثرا در حد و اندازه های نوار فروشی و حراست ادارات و نگهبانی کارخانه هاست.
اوباشی که به جان مردم افتادند، به معنای واقعی اوباش هستند. و شاید بدترین اوباش همه جهان. واقعا کدام رده از اوباش هستند که دسته جمعی به دختران معصوم تجاوز کنند، آن ها را زیر این عمل بکشند، و بعد هم جنازه هایشان را با اسید بسوزانند که مثلا آثار را از بین ببرند؟
آیا کارادزیچ در بوسنی یا ارتشیان اسرائیل با فلسطینیان این کارها را کرده اند؟ که اینها نه با مردمی دیگر، که با هموطنان خودشان مىکنند؟
چرا باند کثیف فکری منصور ارضی را نابود نمىکنید که این گونه جوانانی هرزه و فاسد و جنایت کار تربیت مىکند؟
بسیجی های 88 را باید کثیف ترین جوانان ایران در طول تاریخ نامید. و سپاه 88 را باید جنایت کار ترین سازمان نظامی تاریخ ایران به شمار آورد. آیا در زمان شاه و طول انقلاب در سال 56 و 57 ارتش شاه کسی را دستگیر میکرد و به پادگان ببرد و زیر تجاوز بکشد؟ اصلا بازداشت کردن، کار ارتش بود؟ کاری که این روزها عبادت روزانه برادران پاسدار است! و به کارشان افتخار هم مىکنند.

آیا در سال 57 نیروهای ارتش که به تظاهر کنندگان حمله مىکردند، وارد خانه مردم هم مىشدند؟ یا اینکه فقط خیابان ها را خلوت مىکردند؟ که اینک بسیجیان خامنه ای وارد خانه و ساختمان مردم مىشوند و پسران و دختران را میگیرند و با خودشان به پادگان ها مىبرند؟

آیا شاه در اوج سرکوب اواخر حکومتش، این گونه با مردم عادی شقیانه برخورد مىکرد؟ و یا برخورد ها مخصوص بود برای مقابله با چریک ها و فعالان در سازمان های مخفی؟ آنهم نه توسط ارتش در پادگان ها به قصد تجاوز جنسی، بلکه در کمیته مشترک و ساواک که برای شکنجه آموزش دیده بودند. شاه هیچ گاه اوباش یک شهر را جمع نکرد که اجازه شان بدهد معترضین را با خودشان به بیابان ببرند و دسته جمعی بهشان تجاوز کنند. شاه این قدر عقل داشت که بداند چنین کارهایی، فقط خشم مردم را بیشتر خواهد کرد و انقلاب را طوفانی تر خواهد نمود.
اما چرا مقام معظم رهبری و فرمانده معظم کل قوا و نائب برحق امام زمان و خلف شایسته رسول الله، آیه الله العظمی خامنه ای این ها را نمىفهمد؟
چرا این سگ آمریکایی اینها را نمىفهمد؟
واقعا چرا نمىفهمد؟
آخر چرا؟
چرا؟...

تصویر روز

تصویر روز
آخرین شعار منوچهر