چند روز پیش داشتم از مسجد برمىگشتم. پشت سر من چند تا بسیجی داشتند با هم حرف مىزدند و آنها هم مىآمدند. چیزی که خیلی با نشاط به هم مىگفتند، این بود: اصلا جریان کهریزک چیز خاصی نبوده، الان فهمیدند همه ، آن هم که بود یک چیزی بود که رسانه ای کرده بودندش...!
از اینکه چنین موجودات احمقی هنوز در کشورمان دارند نفس مىکشند، احساس پوچی کردم...
من در اینجا مىخواهم از حوادثی که مورد تایید خود نظام بوده چند کلمه حرف بزنم و در پایان تحلیل خودم را از حادثه ای که در شرف وقوع است، بیان کنم.
آیا جایی به اسم کهریزک و بازداشتگاهی خلاف موازین قانونی، دست ناجا بوده یا نه؟ آیا سردار رادان از آن برای طرح مبارزه با اوباشش استفاده مىکرده یا نه؟ و آیا اصولا هر مجرمی -خواه اوباش یا غیراوباش- کسی حق دارد خلاف قانون به او فشاری بیاورد؟ آیا سردار رادان با یک مجرم به شدت کثیف -مانند مجرمی که تجاوز به عنف انجام داده- حق داشته با شکنچه و ضرب و شتم شدید و حبس های حیوانی رفتار کند؟ و آیا کسی مانند این سردار با جایگاه بالایی که در ناجا داشته، این کار را بصورت یک تخلف انجام داده یا همانند یک کار تشکیلاتی که مجاز به آن بوده، عمل کرده؟
آیا رهبر معظم، رسما در تلویزیون بیان کردند یا نه که با اغتشاشگران برخورد صورت خواهد گرفت و با ماموران مجرم هم برخورد صورت خواهد گفت و برخی تخلفات هم که صورت گرفته، در حد جنایت بوده است؟ این جمله را رهبر معظم گفتند یا نه؟
آیا امثال محسن روح الامینی در این فضا کشته شده اند یا نه؟
آیا بعدا استانداری تهران تعداد زیادی را دعوت نکرد و در برای جبران صدمات آنها به آنها خسارت داد یا نه؟
آیا همه ی اینها به معنای این هست که جنایاتی رخ داده است یا نه؟
و آیا مسلم هست که سردار رادان با آن روحیه ی لات منشی خودش، مسبب بسیاری از این رفتارها بوده یا نه؟
همچنین آیا رهبر معظم با تندی دستور به تعطیلی کهریزک صادر کردند یا نه؟
و آیا اینک برادارن بسیجی متوجه شده اند که رهبرشان اشتباه کرده اند که قدر خدمات آنها را در درآوردن چشم فتنه ندانسته اند؟!
سخن من واضح است. جریان تند احمدىنژادی و طیفی که دور او حلقه زده اند، خیلی زود و خیلی علنی رهبر را کنار زدند. این ماجرا را مىتوان در همین حرف های بسیجىها و همچنین جریاناتی مانند مشایی و همچنین تمرد مرتضوی از رهبر معظم مشاهده نمود.
و مسلم است خود رهبر معظم هم این ها را مشاهده کرده اند.
با توجه به روحیه رهبر معظم و دیکتاتوری غلیظ ایشان, و اینکه مىدانیم ایشان همه چیز را تحمل مىکنند اما اینکه کسانی بخواهند قدرت ایشان را تصاحب کنند هرگز نخواهند بخشید؛ من حوادثی را پیش بینی مىکنم.
به نظر من دوره قدرت سپاه تمام خواهد شد. دوره تندها به سر آمده است. کسانی که آن قدر تند شدند که رهبر را کنار گذاشتند و دور احمدىنژاد جمع شدند. حضرت آقا بسییجىای نمىخواهند که ایشان را دور بزند!
آقا فراموش نکردند کاری را که سردار رادان کرد و در اوج تندىهایش، به اطرافیانش گفت: باز دستورات اینطوری رهبری شورع شد!
سردار رادان حواسش نبود تمرد در بستن کهریزک چه عواقبی برایش در پی خواهد داشت.
البته حضرت آقا برای هر کسی چیزی در چنته دارند. اگر کودتای 22حرداد را سامان دادند تا تحقیر دوم خرداد را تلافی کنند، برای قلدری فراموش نشدنی سرادار رادان هم چیزی کنار گذاشته اند.
اگر حضرت آقا برای دوم خرداد حدود ده سال صبر کردند، برای سردار رادان هم به اندازه کافی صبر کردند. به اندازه ای که این سردار کوچولو لازم داشته است.
من فکر مىکنم سردار رادان در روزهای آینده ترور خواهد شد. و شهادت پرافتخارش همه جا اعلام خواهد شد.
یادمان باشد این ترور را نه به جنبش سبز ببندند، نه به ریگی نه به طالبان!
آن، فقط درس عبرتی است که سردارها با تمام وجود فرا خواهند گرفت!
درسی که سردار فضلی و سردار جعفری و سردار جوانی و سردارهای تند تازه به دوران رسیده باید یاد بگیرند. تا میزان تندی خودشان را همیشه اندازه بگیرند. و بدانند دیکتاتور بزرگ، بعضی چیزها را هرگز تحمل نخواهد کرد.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم