بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم

۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

انجمن بيدار


چندي قبل با يكي از جوانان، بحثي داشتم. و اين بحث، من را تشويق كرد تا مقاله‌اي كوچكِ پيش‌رو را بنويسم.
من با آن جوان در مورد مسائل سياسي و انتخابات اخير حرف مىزدم كه متوجه شدم ادبياتي كه او در حرف‌هايش استفاده مىكند شباهت زيادي دارد به حاميان احمدي‌نژاد!.. با اينكه اين جوان از طرفداران سبز بود!
بطور ضمني اين را به خودش هم گفتم و از موضوع گذشتم. اما خود او ابتدا تعجب كرد و بعد هم مشتاق شد كه چرا من به ادبيات او ايراد مي‌گيرم.
حرفهايي كه اين جوان عزيز مي‌زد شبيه اين چيزها بود: "من هر سه‌شنبه شب، به جمكران مي‌روم. تا حضرت حجب مهر تاييد بر قلب من بزند. من از امام زمان در همه كار مدد مي‌گيرم. من تا آخر عمر، نوكر فرزندان زهرا هستم..."
به او گفتم اين نوع حرف زدن، ادبيات "انجمن حجيته" است. اما او گفت اصلا چنين انجمني را نمي‌شناسد!
با آن جوان خيلي حرف زدم. كه همه‌ي آن حرف‌ها موجب شد اين مقاله نوشته شود.
انجمن حجتيه ابتدا براي مقابله با رواج بهاييّت به وجود آمد. و اگر بدانيم بهاييت در ادامه بابيّت بود، درمىيابيم كه اين فرقه‌ي بهاييت، بيشترين حمله‌اش را به امام زمان و وجود امام زمان وارد آورده بود. آن كساني هم كه ابتدا انجمني را درست كردند به نام حجتيه، چه بسا با نيّت خير و از سر دلسوزي مي‌خواستند تا همان طور كه بهاييت نام امام زمان را به زشتي كشاند؛ آنها هم نام امام زمان را دوباره بلند كنند و تقدس‌اش را بازگردانند.
اولين چيزي كه به فكر موسسين انجمن حجتيه رسيد همان راه‌‌هاي ساده و عوامانه بود. همانند باشكوه برگزار كردن جشن‌هاي نيمه شعبان و كارهايي ابتدايي مانند آن. و يادمان باشد اين جشن گرفتن هاي پرسروصداي نيمه شعبان، در زمان شاه پهلوي به اوج خودش رسيد.
هر چه بهاييت بيشتر به نفوذ خودش بسط مي‌داد، انجمن حجتيه هم مصرتر مي‌شد به كارهايش ولو خيلي ابتدايي و عوامانه باشد، گسترش بدهد. و اين دعواي حيدري-نعمتي بين اين دو گروه بالا گرفته بود. و چون بهايي‌ها فقط به فرقه‌ي خودشان و قدرت مالي‌شان اتكا داشتند، حجتيه‌اي‌ها به نهادهاي ديني و مردم مذهبي رو مي‌آوردند و آنها را به حمايت بيشتر خودشان دعوت مي‌كردند. و در نتيجه تعداد توده‌اي مردم در جبهه‌ي انجمن، بيشتر و بيشتر مىشد. و اگر يادمان باشد، جلسات وعظ آقاي فلسفي تبديل شده بود به جبهه‌ي حمله به بهايي‌ها. و اين يعني شوراندن عوام مذهبي عليه بهايي‌ها؛ و البته جلب اين‌گونه از مردم به تفكرات سست و سطحي انجمن حجتيه. و چنين مردمي هم هر كار از دستشان برمي‌آمد در برابر بهايي‌ها مي‌كردند؛ البته با شيوه‌هاي حجتيه‌اي‌ها! مثلا وقتي در تهران و در خيابان آيزنهاور آن موقع و خيابان آزادي فعلي، ثابت پاسال بهايي، كارخانه پپسي كولا را راه‌اندازي كرد، و آن نوشابه از سوي مراجع قم تحريم شد، همان مردم هوادار انجمن، در مقابل اين كارخانه و طرف ديگر خيابان آيزنهاور، مسجد بزرگ صاحب‌الزّمان را ساختند! كه اين مسجد هنوز هم هست.
كارهايي كه انجمن سامان مىداد در همين حد و اندازه بود. يعني در زماني كه دنيا در مبارزه ميان سرمايه‌داري و كمونيسم فرو رفته بود و هر روزه انقلاب‌هاي جهاني رخ مي‌داد؛ انجمن حجتيه سرگرم يك مبارزه مذهبي بود با روش‌هاي بچه‌گانه و سطحي!
نتيجه‌ي كارهاي آن انجمن هم اين مىشد عوام مردم كه عقايدي مذهبي هم داشتند، بجاي آنكه به مسائل واقعي اطرافشان و ظلم و سرسپردگي حكومت وقت توجه كنند، به مسائل حاشيه‌اي و بي‌اهميت سرگرم بودند. و در حاليكه شخص شاه، كشور را به بيگانگان فروخته بود؛ آنها همه دادشان بلند بود كه: "آقاي شاه، چرا دكتر مخصوص شما يك بهايي است؟"!!
البته مبارزه با شاه در طيف‌هايي ديگر از جامعه رواج داشت. و اين طيف هم به طور مطلق در اختيار چپ‌ها بود. ماركسيست‌ها، و بعد هم چپ‌هاي مسلمان، يعني همان سازمان مجاهدين خلق، كه البته بعدا كاملا چپ و سوسياليست هم شدند.
همان قدر كه طيف مذهبي و سن و سال گذشته و نسبتا پولدار جامعه براي انجمن حجتيه كار مىكردند، جوانان هم بطور گسترده جلب تفكرات سوسياليستي مىشدند. و در اين ميان هم معلوم بود دستگاه امنيتي شاه با آن چپ‌ها مبارزه مىكرد و از وجود انجمن حجتيه خيلي هم خرسند بود! و اين يكي ديگر از دلايل بقا و قدرت گرفتن انجمن حجتيه شد.
اما چرا انجمن حجتيه را اصلا يك انحراف مىدانيم؟
همان طور كه گفتيم انجمن ابتدا با تفكراتي بازاري و عوامانه شروع به كار كرد. اما كم‌كم به انحراف درغلطيد. انجمن با دست يازيدن به احاديثي همچون "تا جهان از فساد مملوّ نشود، امام زمان ظهور نخواهد كرد" و يا "هر حكومتي در زمان غيبت، باطل خواهد بود" عملا راه رخوت و همراهي با ظالمان را توجيه مىكرد. و در ادامه، مبارزه با هر ظلم و فسادي را و هر مجاهده در راه عدالتي را تخطئه نمود. يعني دقيقا همه‌ي آن‌چيزي كه اسلام براي آن آمده تا بشر از فساد و ظلم و شرك پاك شود، انجمن حجتيه همان فساد و ظلم را تاييد نمود. و عقايدي را منتشر كرد كه آشكارا شرك‌آلود بود.
بخش شرك‌آميز انجمن را مي‌توان در "مدد گرفتن" از ائمه و بخصوص از حضرت حجت يافت. باز كردن جايگاهي خيالي براي امام زمان كه گويي امام زمان توانايي ربوبي دارد و مي‌تواند در جهان تصرفاتي انجام دهد و ما پيروان او بايد از او مدد بگيريم! و انجمن حجتيه در رواج اين عقايد خرافگون، به پيروزي نسبتا مطلقي دست يافت! يعني امروز از هر ده ايراني كه بپرسيد در مواقع گرفتاري از چه كسي كمك مي‌خواهيد، هشت نفرشان خواهند گفت: از امام زمان! و دو نفر باقي‌مانده خواهند گفت از خداي يكتا!!
انجمن حجتيه با نفوذي كه در بخش‌هاي مذهبي جامعه به دست يافته بود، توانست سيطره‌اي ميان عالمان ديني براي خود دست‌وپا كند. به اين نحو كه هر كسي با عقايد انجمن مخالفت مي‌كرد، به او انگ "وهابي" مي‌زد. و بسياري را با همين شيوه هتك حيثيت كرد. و حتي مراجعي را به سكوت واداشتند تا انجمن با نفوذ خود در ميان مذهبي‌ها، نتواند مقلدين آنها را از آنها بربايد! مسلم است عالماني در حد مراجع تقليد به راحتي شيادي و خرافي بودن عقايد انجمن را درمي‌يابند. اما سكوت را در برابر اين انجمن مخوف براي خود پيشه كرده‌اند.
اگر امروز مي‌بينيد كشور در فساد و فحشا و بي‌عدالتي غوطه مي‌خورد، اگر باندهاي ثروت و قدرت به راحتي جولان مي‌دهند و حق مردم و ستمديدگان را از حلقوم خود پايين مي‌دهند، اگر فجايعي همچون سي خرداد و چند ماه بعد از آن به راحتي آب خوردن رخ مي‌دهد و افرادي به اسم ولايت به دانشجويان حمله مي‌كنند و به اسم امام زمان به دختران و پسران در بازداشتگاه‌ها تجاوز مي‌كنند؛ و در كنار آن همه براي امام زمان گريه مي‌كنند و شعر مي‌سرايند و مداحي مي‌كنند؛ مداحان، امروز يكي از قدرتمندترين نهادهاي اين كشور شده‌اند؛ اگر مسجد خرافگون جمكران، پررونق‌ترين مسجد ايران شده است؛ اگر روزهاي جمعه‌، صداوسيما پر مي‌شود از سوز و گداز براي آقا امام زمان؛ اگر كسي مانند احمدي‌نژاد به قدرت مي‌رسد و مثل آب خوردن دروغ مي‌گويد و قيافه‌اش را كج و معوج مي‌كند و به ريش خلق الله مي‌خندد؛ اگر احكام قرآني همگي تعطيل شده است و تنها اوجب واجبات(حفظ نظام) است كه بايد زنده بماند؛ اگر غارتگري ميلياردي همانند محصولي دو بار وزير مي‌شود؛ و اگر نيمه شعبان امسال در اوج امنيتي بودن همه چيز، ناگهان تهران و همه ايران شروع مىكند به رقص عمومي و جشن و شادي... بدانيد بخاطر اين بوده است كه انجمن حجتيه بر اين كشور كاملا مسلط است.

انجمن حجتيه از سال 68 تاكنون، آرام آرام بازوهاي اختاپوس‌مانندش را دور همه چيز گرفت. و اينك ايران را كاملا بلعيده است.
دولت احمدي‌نژاد فقط سمبلي است از همه عقايد نفرت‌انگيز اين انجمن.
رشد تنفر از شيعه كه عراق و عربستان و يمن و پاكستان و ... را در برگرفته؛ نيست مگر بخاطر تلاش شبانه‌روزي اين انجمن!
انجمن حجتيه بخاطر نوع عقايدش و نحوه عملكردش؛ تناسب عجيبي با استكبار جهان دارد. هماهنگي منافع و انطباق آموزه‌هاي انجمن با صهيونيزم جهاني، فراماسونري جهاني، و سرمايه‌داري نيويوركي؛ انجمن را تبديل به نهضتي آرماني و تمام‌عيار كرده است براي كساني كه در بند كشيدن ايران هميشه آرزويشان بوده است.
بوي گندي كه كشورمان را دربرگرفته، فقط و فقط تفكر يك انجمن كوچك است كه زماني پاگرفت تا بهاييت را از رونق بياندازد. و امروز بهاييت از رونق افتاده، اما همه‌ي آن كاري كه بهاييت قرار بود انجام دهد، اينك انجمن حجتيه دارد انجام مي‌دهد.
پس:
ايران! آسوده بخواب؛ كه انجمن بيدار است!

تصویر روز

تصویر روز
آخرین شعار منوچهر