بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم

۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

رازهاي امنيتي

بايد مقاومت‌ها را شكست. و اين راه‌هاي پيش‌پاافتاده‌اي دارد. در همه‌ي دستگاه‌هاي امنيتي دنيا، سالهاست كه انجام مىگيرد.
پس بجاي كار سنگين روي همه‌ي بازداشت‌شده‌ها، فقط روي دو نفرشان كار كرديم. دو تا از ضعيف‌ترين‌ها.
و جلسه‌ي اول دادگاه را غير از آنچه همه فكر كردند، براي اين سامان داديم كه خود بازداشتي‌ها اعترافات همديگر را ببينند. باور كنند كه همه‌ي چيزهايي كه در اتاق‌هاي بازجويي بهشان گفته‌ايم، حقيقت دارد. وقتي با چشمشان ديدند كه ابطحي و عطريانفر چطور مثل بلبل هرچه را خواسته بوديم، گفتند؛ باورشان شد كه حتي روزنامه‌هايي هم كه توي زندان دستشان مي‌داديم؛ واقعي است.
اين يكي از رازهاي امنيتي بود كه انجام داديم. در حاليكه همه خيال مي‌كردند هدف اصلي، همان پخش تلويزيوني است.
واقعيت اين است كه شرايط بازجويي امنيتي آنقدر سنگين است كه زنداني، در يك مقاومت دروني قرار مىگيرد. و كمتر چيزي را باور مي‌كند. و اين حيله، يكي از روش‌هايي بود كه به زنداني حالي مىكنيم اوست كه غيرواقعي شده؛ و آنچه ما به او مىگوييم همان واقعيت اصلي است. و اين گونه حتي متّفكرترين زنداني‌ها هم خواهند شكست.
شايد اولين كساني كه شكستند، پيش همرزمان‌شان هميشه شرمنده بمانند كه مقاومت ديگران را هم شكسته‌اند. حال دليل آن شكستن‌شان، هر چه مىخواهد بوده باشد.
راستي مىدانيد چگونه بازداشت كردن‌ها، چيدمان شد؟ چرا اين "افراد" بازداشت شدند؟ و چرا آزاد شدند الان؟
خواهيد دانست.

تصویر روز

تصویر روز
آخرین شعار منوچهر