بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم

۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

مجری افشار

به نقل از کبک آگاه:
افشار را یادتان هست؟همان اخبارگو که سال ها پیش همه جا پیچید دختر چهارساله اش پاک کن را بی هوا بلعیده و از دنیا رفته.جدیت،تسلط و صدای پرصلابتش همیشه گرم تر از همکارهایی مثل حیاتی بود که خوش خدمتی از سر و رویشان می بارید همیشه.از آن روزهای مرگ فرزند به بعد موهایش با سرعت باد رو به سفید شدن گذاشت. خواهرک او را در مغازه ای دیده.گفت می خواستم کنایه ای بزنم تو مایه های ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما.چپ چپی نگاهش کردم.فروشنده گفت...
آقای افشار خیلی وقته نمی بینمت اخبار بگی.افشار پاسخ داده من بعد از انتخابات دیگر با آن تلویزیون کاری ندارم.حتما همه تان حال خواهرک را خوب می فهمید که چقدر شرمنده شده.رو به افشار گفته درود بر شما. درود بر او که نه بیانیه ای داد و نه نامه ای.بی سر و صدا از دروغگویی که نه،از گفتن دروغ های بزرگان کناره گیری کرد.درود بر او که عواقب این کار را به جان خرید بدون هیچ پاداشی.چه چیز برای یک اخبارگو ارزشمندتر از محبوبیت در میان مردمش است؟او بزرگترین فرصت محبوبیت را بی سر و صدا سپری کرد.درود بر او که فقط برای دلش،فقط برای سرزمینش تحریمی بزرگ انجام داد.تحریمی که هنوز که هنوز است رهبران سیاسی جنبش سبز جرات طرح آن را ندارند؛اعتصاب. به هر حال خوشحالم که در این مدت 5 ماهه فقط به حیاتی دورو و نان به نرخ روز خور فحش دادم.احتمالا از این دست آدم های بی سر و صدا در جنبش سبزمان کم نیستند.

تصویر روز

تصویر روز
آخرین شعار منوچهر