فرض کنید دلتان مىخواهد یک کابوس ببینید. موقع خوابیدن، کدام را انتخاب مىکنید؟
- خواب مىبینید مقام معظم رهبری دارند سخنرانی مىکنند و انگشت ولایتشان را توی هوا تکان تکان مىدهند؛ و همه چیز را به همه کاری تهدید مىکنند. البته به نظر نمىرسد این کابوس چندان موثری باشد. چون که رهبرمان بیست سال است از این سخنرانىها مىکنند. بیشتر هم سخنرانىهایشان حالت خواب آور دارد. یعنی آدم دلش مىخواهد اصلا سخنرانىهای ایشان را ضبط کند و هر وقت خوابش نمىبرد، بگذارد؛ تا به خواب برود. ضمن اینکه مقام معظم رهبری این قدر از این سخنرانىها علیه استکبار جهانی ایراد کرده اند که اول فکر مىکردیم الان است که به آمریکا حمله کنند! اما بعدا دیدیم روز به روز بیشتر دارند در برابر آمریکا کرنش مىکنند! این قدر سخنرانىهای حضرتشان تکراری و مسخره شده است، که گاهی فکر مىکنیم ادامه این سخنرانىهای پر از تهدیدشان علیه جنبش سبز، به زودی منجر خواهد شد که بیایند به پای ما هم بیافتند و بوسه ای هم بزنند به کف پایمان!... وای که چه فکرهای شرم آوری کردیم در مورد مقام ولایت... استغفرالله... استغفرالله...
- خواب مىبینیم صادق لاریجانی دارد جنبش سبز را به برخورد شدید و قاطع و عجیب و غریب تهدید مىکند. نه بابا! فکر نکنم این کابوس هم برای ما کابوس بشود! چون این صادق لاریجانی همان صادق لاریجانی است که بعد از تجاوز دسته جمعی به یک زن در 13آبان، آمد توی تلویزیون و برخورد شدیدی را با این متجاوزان نوید داد. اما دو ماه بعدش فهمیدیم همه آن متجاوزان را آزاد کردند اما خود آن زن را به چند تا جرم آبدار نگه داشته اند!! پس چه بسا منظور صادق لاریجانی اصلا این باشد: جنبش سبز خیالش راحت، قرار است با احمدىنژاد برخورد کنیم!
- اصلا خواب مىبینیم احمدىنژاد دارد سخنرانى مىکند! در قدم اول خیلی خواب وحشتناکی به نظر مىرسد. اما خوب که فکر مىکنیم اوضاع بامزه مىشود و چه بسا خوشمان هم بیاید! یعنی وقتی فکر مىکنیم احمدىنژاد سر قضیه ى مشایی و مرتضوی و پیام مجمع مصلحت و اینها چه حالی از مقام معظم رهبری گرفته است؛ کم کم اصلا داریم ازش خوشمان مىآید...
- خواب مىبینیم موسوی مىخواهد بیانیه هیجدهمش را بدهد. در قسمتهایی از این بیانیه، جنبش سبز را بخاطر اینکه خاطر کبریایی مقام معظم رهبری را مکدر کرده اند، به شدت محکوم مىکند...
نـــه...نــــه... من گفتم یک کابوس مىخواهم... نگفتم راست راستی مىخواهم رگ دستم را توی خواب بزنم.... شکنجه هم حد و حدودی دارد... ولم کنید... نخواستم... اصلا نمىخواهم بخوابم... مىخواهم بروم روی پشت بام، دمبل بزنم... من تا یک ماه دیگر اصلا نمىخوابم....
کى کابوس خواست اصلا؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم