دوست دارم فکر کنم موسوی خواهد آمد، و یکی از کوتاهترین و زیباترین بیانیه هایش را به مناسبت کشته شدن خواهر زاده اش صادر خواهد کرد:
"مهم نبود... فدای شما ملت ایران!"
موسوی عزیز!
دایی ما هم مىشوی؟
================
از وقایع روز گذشته -عاشورا- در تهران خیلی شنیده اید. لکن واقعه ای به سیمرغ خبر داده شده است که به نظر خیلی سنگین مىآید.
در حوالی ساعت دو بعدالظهر، در جنوب تقاطع خیابان آزادی و رودکی روبروی ساختمان مرکزی راهنمایی رانندگی، بسیجىها به داخل یک مجتمع مسکونی حمله کردند.
کاملا واضح است ماموریتی که برای همه نیروهای برخورد کننده با مردم در نظر گرفته شده بوده؛ برخورد در خیابان بوده است. و این نیروهای بسیجی بر خلاف ضوابط فرماندهان و سازمان مربوطه شان عمل کرده اند.
ما قطعه فیلمی بیست ثانیه ای در اختیار داریم که بسیجىهای باتوم به دست و با لباس شخصی را در تعداد حدود بیست نفر نشان مىدهد که از در و دیوار خانه مردم بالا مىروند و به آن خانه مىریزند تا کسانی را که داخل خانه پناه گرفته اند، بیرون بیاورند؛ و با خودشان ببرند.
ما قصد جنجال به پا کردن نداریم. برای همین در قدم اول این فیلم را منتشر نخواهیم کرد.
بلکه حاضریم پس از تماس دستگاههای بازرسی (از نیروهای امنیتی) با ما، این فیلم را در اختیارشان بگذاریم تا بسیجىهای مذکور را شناسایی کرده، با این جرم واضح و شنیع برخورد کنند.
در قدم دوم در صورتیکه دستگاههای رسمی با سیمرغ تماسی نگیرند، آن فیلم را حاضریم در اختیار فعالان مدنی قرار دهیم تا برخوردهای حقوقی را با نیروهای عمل کننده ی این حمله، انجام دهند.
و پس از یک هفته در صورتیکه هیچ کدام از دو مرحله مذکور رخ ندهد و با سیمرغ تماسی گرفته نشود، آن فیلم را در همین وبلاگ منتشر خواهیم کرد.
واضح است پس از آن، ما مسئولیت پخش آن را از شبکه های بین المللی نخواهیم پذیرفت. چرا که وبلاگ سیمرغ برای همه قابل دسترس است و همه مىتوانند مطالب آن را برداشت و پخش کنند.
تا هر چه خدا بخواهد
================
گفتیم به فکر یک رییس جمهور دیگر باشید.
حالا مىگویییم دیگر یک رهبر دیگر!
بسم الله الرحمن الرحیم
سبزیم که در مسیر باران هستیم ؛ موجیم که در یاد بهاران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم
کوهیم که از داغی دلشوره ما ؛ یک لرزه ی افتاده به دوران هستیم